تو بیست ویک هفته اومدیم دیدنت
سلام پسرم خوبی ، عزیزم ما اومدیم با بابا سعید دیدنت تو بیدار بودی خیلی بامزه بود واسه منو بابا که کلی ذوق کردیم ، اقای دکتر نشونت داد گفت نینیتون پسره ما که میدونستیم ولی بازم خوشحال شدیم خیلی ورجه وورجه میکردی دکتر پاهاتو نشونمون داد گفت پاهات به درد فوتبال میخوره وای میخواستم بیام تو پاهاتو بخورم پسرم چقدر ناز بود ،اون پاهای کوچولو کلی منو بابا رو خوشال کرد ،بعدش دکتر دستاتو نشون داد همون موقع تو هم انگشت شصتت رو تکون دادی منم به همه گفتم پسرم واستون لایک زد دکتر هم کلی خندید .ما از همون جا رفتیم تجریش واست یه جفت کفش خریدم بعدش من اش عمو حسین خوردم اومدیم . منو بابا تا صبح کفشای تورو بغل کردیم خوابیدیم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی